سلام به طاها جون خودم بعدا" به تمام دوستای خوبش :
میدونی چقدر دلم برات تنگ شده ولی نمیتونی بگی ولی خوب باشه با حرکات خودت میفهمم آخه من حس خودم رو وقتی به تو منتقل میکنم تو عکس العمل نشون میدی این چند روز درگیر کار بودم آخر وقتم که خونه میومدم خسته و تشنه باید دنبال مامانت میرفتم برای خرید وسایلت چون دیگه چیزی به اومدنت نمونده و باید همه چیز رو برای اومدنت مهیا کنیم راستی دیشب وسایلت رو توی اتاقت چیدم البته باید بقیه فامیل درجه یک هم بیان ولی این افتخار برای اولین بار نصیبم شد که دکور اتاقت با من باشه تا بعدا دوباره جابجا کنن در فرصت بعدی چند تا عکس دارم که برات میگذارم برای یادگاری که بدونی تمام لحظاتت رو ثبت کردم.
انتقاد یا تشویق ( 2 )
بابائی سلام : بقیه حرفم اینه که هفته پیش قنداق مادر بزرکت رو در خونه مادرش دیدیم و جالب اینکه مادر بزرگ مادر بزرگت منتظر دیدن توهست پس زود بیا اون خانم جون التماس دعا داره
انتقاد یا تشویق
بابائی سلام : زمانی که مامانت در بیمارستان امام حسین تهران بدنیا اومد یک دستبند پلاستیکی دستش کرده بودن که با بجه های دیگر اشتباه نشه روش نوشته شده بود : دختر - گروه خونی O+ - اسم مادر .
من این دستبند رو برای یادگاری نگه داشتم و اونو زمانی که مامانت تو رو احساس کرد بهش دادم و میدونم اونم خوب نگه داری میکنه وقتی تو هم بدنیا بیای این دیگه مربوط به مامان و بابات هست که چگونه یاد و خاطرات تو رو زنده نگه دارن هر وقت بزرگ شدی خودت قضاوت کن
خبر جدید:
سلام به همه نی نی ها و مامان های خوبشون ,
خبر جدبد اینکه: من مامان طاهام و از اول تیر دیگه سرکار نمیرم میخوام بشینم تو خونه و استراحت بیشتری از طاها بکنم , از همه دوستای خوبی که به وبلاگ ما سرمیزنن و برای ما پیغام میدن ممنونم از الان به بعد خودم هم میتونم به شما دوستای خوبم سری بزنم و باهاتون گفتگو کنم , لطفا منو راهنمایی کنید که توی این مدت از چه چیزهایی بیشتر استفاده کنم تا طاها رشد بیشتری داشته باشه؟با آرزوی سلامتی برای همه نی نی ها و مادر و پدرهای گلشون.
