محمد طاها

محمد طاها جان تا این لحظه 10 سال و 7 ماه و 23 روز سن دارد

روز مبارک

سلام به دوستای گلم : 

الهی به حق این شب مبارک و عزیز همه نی نی هاتون سالم و سلامت باشن و آقامون امام حسین پشت و پناه و یاورشون باشه و دل بابا ها و مامانها شاد و سلامتی باشه 

عیدی ما یه نوه دختر دیگه شده که امشب خبرش رسید البته جنسیتش امشب معلوم شده 

الهی اونهائی که نی نی میخوان به کرمت لطف کن و اونهائی که دارن سلامت و خوب و صالح و امام حسینی باشن این هم چند تا عکس از مهمونی رفتن طاهای گلم که نوه ارشد هست 


تاریخ : 12 خرداد 1393 - 08:10 | توسط : بابائی طاها | بازدید : 1563 | موضوع : وبلاگ | 33 نظر

اومدن زوار

با سلام خدمت همه دوستان دیروز مامانیم اومد الهی دل همه خوش باشه من که با دیدن اونها خیلی شاد شدم خوشا به حال کسانی که از طرف خود آقا دعوت میشن چون خوب بلده چطور پذیرائی کنه آخه روز اولی که به نجف رسیدن میبرنشون سالن پذیرائی حضرت علی و ناهاری میخورن که در مدت عمرشون نخورده بودن میگن یه طعم و لذتی داشت که تا حالا نخورده بودن یک روزم کاظمین بودن که به علت انتخابات و مسائل امنیتی زود میبرنشون کربلا و عصر همان روز میشنون که بمب گذاری کرده بودن البته ما چون روزی دو دفعه در تماس بودیم خیالمون راحت بود در کربلا مسئول حرم امام حسین به استقبالشون میاد چون این عده قالی باف آقا بودن و به آنها مژده میدن که یک روز مهمان خانه حضرت عیاس و یک روز هم مهمان امام حسین هستند در ضمن برای اولین بار در طول این سالیان هیچ خانمی رو به سردابه حضرت ابوالفظل راه نمیدادن ولی این سعادت برای اولین بار نصیب اونها میشه و به راحتی در سردابه حضرت میرن و زیارت میکنن آخه اونجا هم قبر حضرت رو میبینن و آبی که به دور قبر آن حضرت میگردد و التماس میکند خوش به سعادتشان دارم این مطالب رو با اشگ چشمام مینویسم چون هر کی رفته میدونه چی میگم البته جسارت نباشه

مسجد کوفه مسجد سهله قبر حضرت مسلم که تمام قالیهاشو از شرکتی که خاله مامانم کارمیکرده فرش کرده بودن مسجد حنانه و و و واقعا جای عاشق ها خالی بوده 

حسابی این چند روز رو مشغول زیارت و دعا و خصوصا برای نی نی ها چون مرتب پشت تلفن سفارش میکردیم و دراین مدت خیلی کم میخوابیدن چون از وقتی اومدن کمبود آن رو میتونیم ببینیم

از همه چیز که بگذریم سخن سوغاتی خوشتر است مامانیم برای من از همه بیشتر سوغاتی اورده البته این ها رو هر وقت از حرم برمیگشتن میخریدن و وقت برای سوغاتی نمیگذاشتن باشه منم سال دیگه با بابائی میریم مکه و اگه زنده باشیم و سالم پاساژ ها رو زیر و رو میکنیم و تلافیش رو در میاریم


تاریخ : 08 خرداد 1393 - 02:24 | توسط : بابائی طاها | بازدید : 1201 | موضوع : وبلاگ | 19 نظر

هر سلامی یه علیک داره

میخواستم کربلا رفتن مامانی رو بگم : یه کارگاه قالی بافی در کاشان هست که کسانی که مایلن برای آقا امام حسین قالی ببافن اونجا میرن یه عده ای مزد میگیرن و عده ای افتخاری برای آقا میبافن مامانی من چند روز افتخاری رفت ولی به علت مشغله زیاد دیگه نتونست بره ولی دو تا از خاله های مامانی مرتب برای آقا افتخاری از ساعت 3 تا 9 شب کار میکردن تا اینکه قبل از عید از طرف آستان مقدس کربلا برای دیدن اومده بودن و گفتن از کلیه نفراتی که زحمت کشیدن به خرج خود آستان آقا مجانی برن کربلا

هر نفری که کار کرده یه نفر هم میتونه همراه داشته باشه فقط از خانواده خودش مثلا با شوهر یا دختر یا پسر یا پدر و مادر

مامانی منم همراه خواهرش شد و مادرشون هم همراه اون یکی دیگه از دختراش

یک از خواهر مامانی که مدیر فروش یکی از کارخانه های قالی بوده یک مشتری عراقی داشتن که اونم قبل از عید دعوتشون میکنن وایشون هم هماهنگ کرده تا با خواهر هاش و مادرشون برن روز اولی که رسیدن به نجف مهمون حضرت علی بودن و در مهمانسرای آقا ناهار خوردن دیروز که شب جمعه بوده ناهار مهمان آقا امام حسین بودن و در مهمون سرا ازشون پذیرائی کردن همینقدر بگم هر کی هر کاری برای این خانواده بکنه بی جواب نمیمونه تلفنی به مامانی گفتم برای همه نی نی ها دعا کنه و بابائی هم برای مامان فاران روضه ام البنین نذر کرده بود که اونم به خاله مامانم واگذار کرد آخه اون روضه خوب میخونه اونم تو حرم آقا ابولفظل .

هر کجا که رفتن از طرف آستان پذیرائی میشدن و امروز جمعه هم میخواستن برن سردابه امام حسین خوش به حالشون شما رو به خدا برای منم دعا کنید دلم خیلی گرفته بقیش باشه برای وقتی اومدن دقیقتر میگم 


تاریخ : 03 خرداد 1393 - 03:35 | توسط : بابائی طاها | بازدید : 1223 | موضوع : وبلاگ | 11 نظر



مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی