در این چند مدت که تب کرده بودی یک کیلو لاغر شدی ولی هنوز همچنان با بیرون اومدن مرواریدات مشگل داری و اونها خیال بیرون اومدن ندارن خدایا از الطافت هر چی باشن ممنون و شکر گذاریم
دقت و تمرکز کارهات دیدنیه مخصوصا وقتی مشغول کندن ریشه های بالشت هستی
محمد طاها جان تا این لحظه 10 سال و 7 ماه و 22 روز سن دارد
بنام خالق عشق و محبت
در این چند مدت که تب کرده بودی یک کیلو لاغر شدی ولی هنوز همچنان با بیرون اومدن مرواریدات مشگل داری و اونها خیال بیرون اومدن ندارن خدایا از الطافت هر چی باشن ممنون و شکر گذاریم
دقت و تمرکز کارهات دیدنیه مخصوصا وقتی مشغول کندن ریشه های بالشت هستی
چند روزه جیگر من تب کرده خدایا زودتر این مروارید های پسرم بیرون بیاد اخه من طاقت تب کردنشو ندارم
طاهای ما در این هفته مرتب مهمونی بوده و در اینجا بدور از چشم کوثر خانم سوار دوچرخه شده و خوشحال بود
این هم خونه خانم که مادر بزرگ مادر بزرگش میشه و مهمونی عید بوده از کارهای جالبت اینکه وقتی منو میبینی از خنده نمیدونی چکار کنی و خودت رو لوس میکنی و سرت رو روی شونه هام میگذاری و وقتی میخوابی راحت غلط میزنی و از پشت میشی و فکر کنم دیگه برای بیرون اومدن مروارید های دهنت چیزی نمونده و خیلی اذیت داری میشی
این هم یکی دیگه از فرشته های اسمونی که نصیب خاله مامانت شده و همه خانواده ما رو ذوق زده کرده و شب و روز خودمون رو نمیشناسیم و نمیدونیم چگونه شکر خدا رو بجا بیاریم
سیزده امسال با وجود این موهبت الهی قسمت شد بریم روستائی نزدیک کاشان به نام مرق که در این روستا مزار دانشمند و شاعر والا مقام به نام بابا افضل که جای با صفا و سر سبزی است و با وجود فامیلها و طاها رنگ و بوی دیگری گرفت امید وارم به همه نی نی های خوب و خوشگلم خوش گذشته باشه
سال نو رو به همه کوچولوهای دوست داشتنی خودم تبریک میگم امیدوارم که امسال، سال خو شی برای همه نی نی ها و خانواده هاشون باشه .
امسال اولین سالی بود که طاها جوجو سر سفره هفت سین ما بود و امیدوارم همه نی نی ها سالم و سلامت باشن
در این سال جدید کارهای زیادی یاد گرفته که بعدا مفصل میگم ما بعد چند سال تصمیم گرفتیم یه سفر مارکوپولوئی داشته باشیم و به همین علت نتونستیم جوجوی خودمون رو ببریم و ترسیدیم سرما بخوره و آب به آب بشه اول عید رفتیم یزد و دو شب ماندیم و 2 شب بندر عباس و 2 شب قشم و 1 شب لارستان و 1 شب صفا شهر که در این چند روز دلم خیلی برای طاها تنگ شده بود و وقتی اومدیم اول غریبی میکرد ولی بعدا خوب شد و حسابی خودش رو به ما میچسباند
قربون این خنده هات بشم
با سلام به همه دوستانم امسال خدا به ما فرشته ای اینچنین داده و عکس پائین مربوط به جشن پایان سالی است که از طرف شرکت ما گرفته بودند و تو در آن شرکت کردی و خبر دومین خبر خوش اینکه نوه دوم من توی راهه و نمیدونم برای کدام خبر سپاس و شکر گذاری کنم امیدوارم خداوند به همه دوستان سلامتی بدهد
در این پایان سال از تمام دوستانی که با پیامهای خود ما رو همراهی کردند و در غم و شادی ما شریک بودن ارزوی پیروزی و سر بلندی و شادکامی رو همراه بهترین دعای خیر و برکت دارم خدایا تمام فرشتگان رو در پناه امام زمانت حفظ کن و سالی خوش برای همه ارزو دارم در موقع سال تحویل همه رو دعا کنید چه زنده و چه کسانی که به رحمت خدا رفتن پست بعدی بعد مسافرت قشم و کیش 93.1.7
دیگه نمیشه جلو طاها چیزی خورد هرچیز خوردنی که میبینه به قدری نگاه میکنه و دست و پا میزنه که دیگه ما رو شرمنده نگاهش میکنه شما بگید با این نگاه میشه چیکار کرد؟
مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی